مدیریت رنگ و چشم انسان
مدیریت رنگ و چشم انسان
مدیریت رنگ در عکاسی به منظور حفظ دقت رنگ در تصاویر بسیار مهم است. بدون مدیریت رنگ، تصاویر ممکن است رنگهای غلطی نشان دهند یا در برخی موارد رنگهای مختلف در تصویر با یکدیگر تفاوت داشته باشند. برای مدیریت رنگ در عکاسی، از طیف گستردهای از تکنولوژیها و تجهیزات استفاده میشود که به کمک آنها، رنگها در تصاویر با دقت بیشتری ثبت میشوند. در مدیریت رنگ در عکاسی، نیاز است که تجهیزات مورد استفاده، مانند دوربین، مانیتور، پرینتر، و … همگام با یکدیگر باشند و روی یک پایه رنگی یکسان قرار گیرند. این کار به عنوان کالیبراسیون شناخته میشود و به کمک آن، رنگهای درست و دقیقتری در تصاویر به دست میآید.
همچنین، در مدیریت رنگ در عکاسی، نیاز است که تصاویر در نرمافزارهای مخصوصی مدیریت رنگ، مانند Adobe Photoshop، Lightroom و Capture One، باز شوند و روی آنها تنظیمات مناسبی اعمال شود تا رنگهای تصویر با دقت بیشتری پردازش شوند. در طرف دیگر، چشم انسان نیز برای درک رنگها، به یک سیستم کامپیوتری شبیه است که با توجه به سلولهای روشنایی مختلف، رنگها را تفکیک میکند. برای مثال، در چشم انسان، سلولهای مختلف روشنایی برای تفکیک بین رنگهای سبز، آبی و قرمز مسئول هستند.
به همین دلیل، در شرایط نوری مختلف، توانایی چشم در تفکیک بین رنگها تغییر میکند. در شرایط نوری ضعیف، سلولهای روشنایی در چشم کمتر فعال میشوند و توانایی چشم در تفکیک بین رنگها کاهش مییابد. به همین دلیل، در شرایط نوری خیلی تاریک، تصاویر ممکن است برای چشم انسان نامعلوم باشند. بنابراین، در عکاسی و چشم انسان، مدیریت رنگ بسیار مهم و حیاتی است و باید در نظر گرفته شود تا رنگهای درست و دقیقتری در تصاویر به دست آید.
ساختار چشم انسان
چشم انسان دارای سه نوع سلول حسی به نام های استخوانی (cone) است که هر کدام به یک طیف خاص از رنگها حساس هستند: سلولهای استخوانی نوع S به رنگهای آبی و بنفش حساسند، سلولهای استخوانی نوع M به رنگهای سبز و زرد حساسند و سلولهای استخوانی نوع L به رنگهای زرد و قرمز حساس هستند. این سلولها در شبکیه چشم قرار دارند و به اندازهی متفاوتی به نور وارد شده حساسیت دارند. وقتی نور به چشم میرسد، سلولهای استخوانی در شبکیه فعال میشوند و این اطلاعات به مغز منتقل میشوند. مغز سپس این اطلاعات را پردازش میکند و ما به عنوان نتیجهی این پردازش رنگ را درک میکنیم.
به عنوان مثال، وقتی نور با طیف رنگی مشابه به چشم ما میرسد، سلولهای استخوانی مربوط به آن رنگها به میزان مشابهی فعال میشوند و مغز ما راهی برای تمیز تر کردن این اطلاعات پیدا میکند که در نهایت به ما اجازه میدهد تا رنگها را با دقت بیشتری درک کنیم.
آیا این سلول های حسی در چشم انسان در همه افراد یکسان هستند؟
نه، سلولهای حسی در چشم انسان در همه افراد یکسان نیستند. در واقع، برخی افراد ممکن است تعداد کمتری یا بیشتری از سلولهای استخوانی در چشم خود داشته باشند، که میتواند به عوامل مختلفی مانند وراثت، بیماریهای چشمی یا عوامل محیطی مرتبط باشد. همچنین، برخی افراد ممکن است نوعی از سلولهای استخوانی را نداشته باشند که موجب شدت کمتری در درک رنگها در آن طیف شود. به عنوان مثال، افرادی که دارای دیستروفی ماکولار (یک بیماری ژنتیکی) هستند، ممکن است دچار کاهش شدید در دید رنگی شوند. به طور کلی، تفاوتهای فردی در سلولهای حسی در چشم افراد میتواند بر درک رنگها اثرگذار باشد.
کوررنگی
کوری رنگی یا دالتونیسم، یک اختلال ژنتیکی است که باعث کاهش یا عدم وجود کامل از یک یا چند نوع سلولهای استخوانی در چشم مرتبط با درک رنگ میشود. اغلب اوقات، کوری رنگی ناشی از یک خطا در ژنهای مرتبط با سلولهای استخوانی در چشم است.
در اکثریت افراد، سلولهای استخوانی به نام “L”، “M” و “S” در چشم وجود دارند و به ترتیب به رنگهای قرمز، سبز، و آبی حساس هستند. کسانی که دچار کوری رنگی هستند، یک یا چند نوع از سلولهای استخوانی در چشم به درستی کار نمیکنند یا در تعداد کمتری در چشم وجود دارند. به عبارت دیگر، در این افراد، مغز نمیتواند به درستی سیگنالهایی که توسط سلولهای استخوانی دریافت میشوند را به عنوان رنگهای قرمز، سبز، و آبی تفسیر کند.
کوری رنگی ممکن است به صورت ارثی منتقل شود و در برخی افراد به صورت ملایم و در برخی دیگر به صورت شدیدتری دیده میشود. در صورتی که این اختلال شدید باشد، ممکن است به کارآیی روزمره و تحصیلی فرد تأثیر بگذارد.
اگر دیدن اعداد داخل دایره برای شما مشکل است برای معاینه چشم به پزشک مراجعه کنید.
کور رنگی می تواند برای یک عکاس یک مانع بزرگ باشد.
مدیریت رنگ و کور رنگی
اکثر مردم دید رنگی عالی دارند. طبق گزارش شرکت xrite از هر 255 زن فقط 1 نفر نشانه هایی از کور رنگی را دارد. اما از هر 12 مرد 1 نفر درگیر این موضوع است. البته اکثر افراد از این موضوع بی اطلاع هستند.
کور رنگی درجات مختلفی دارد. اما حتی موارد خفیف نیز می تواند یک عکاس را در زمان ادیت عکس در فتوشاپ خسته کند.
دلایل کور رنگی
دلایل مختلفی برای کور رنگی وجود دارد. از جمله وراثت ژنتیکی و آسیب فیزیکی به چشم، عصب بینایی یا حتی بخش هایی از مغز. در واقع روند ساده پیری باعث می شود که رنگ زرد به قرنیه ها اضافه شود تا آبی تیره تر و کمتر درک شود.
بر اساس مطالعات کمتر از 0.5 درصد از زنان و در حدود 8 درصد از مردان به کور رنگی دچار می شوند.
استفاده از کالرچکر یا همان کالر چارت یا expo disc برای افرادی که دچار کور رنگی هستند کمک شایانی برای حذف خطاهای احتمالی می نماید.
عوامل تاثیر گذار بر درک رنگ ها توسط چشم انسان
عوامل زیادی میتوانند بر درک رنگها توسط چشم انسان تأثیر بگذارند. برخی از این عوامل شامل موارد زیر است:
-
کوری رنگی: همانطور که قبلاً گفته شد، کوری رنگی میتواند باعث کاهش یا عدم وجود کامل توانایی درک رنگ در چشم انسان شود.
-
سن: با پیر شدن، سلولهای استخوانی در چشم انسان ممکن است کاهش یابند و این باعث کاهش توانایی درک رنگی شود.
-
بیماریهای چشمی: برخی بیماریهای چشمی مانند دیستروفی ماکولار و گلوکوما میتوانند باعث کاهش توانایی درک رنگ در چشم انسان شوند.
-
نورپردازی: نورپردازی نامناسب مانند نور خیابانها و تلویزیونهای بیش از اندازه نورانی میتواند باعث خستگی چشم و کاهش توانایی درک رنگ شود.
-
مصرف دارو: برخی داروها مانند داروهای ضد افسردگی و مهارکنندههای نفس ممکن است باعث کاهش توانایی درک رنگ در چشم انسان شوند.
-
عوامل محیطی: عوامل محیطی مانند دود سیگار، آلودگی هوا و تغییرات اقلیمی میتوانند باعث کاهش توانایی درک رنگ در چشم انسان شوند.
-
روشنایی: روشنایی نامناسب یا ناکافی میتواند باعث کاهش توانایی درک رنگ شود، به عنوان مثال در شرایط نور کم، تفسیر رنگها توسط مغز سختتر خواهد بود.
به طور کلی، توانایی درک رنگ توسط انسان ممکن است تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گیرد و برای حفظ سلامت چشم و بهترین درک رنگها، رعایت عوامل بهداشتی چشمی و اصلاح محیط زیست مهم است.
ارتباط شرایط روحی با درک رنگ توسط چشم انسان
به طور کلی، شرایط روحی مانند استرس، افسردگی و اضطراب میتوانند تأثیرات منفی بر روی توانایی درک رنگ توسط چشم انسان داشته باشند. برای مثال:
-
استرس: استرس میتواند باعث افزایش تنش عضلات چشم و کاهش راندمان تعامل بین عضلات چشم و سلولهای استخوانی در چشم شود که ممکن است باعث کاهش توانایی درک رنگ شود.
-
افسردگی و اضطراب: مطالعات نشان دادهاند که افراد دارای اضطراب و افسردگی ممکن است دچار کاهش توانایی درک رنگ شوند.
-
خستگی عضلات چشم: استفاده بیش از حد از چشمها به دلیل کارهای روزمره میتواند باعث خستگی عضلات چشم شود و باعث کاهش توانایی درک رنگ شود.
اگرچه تأثیر شرایط روحی بر درک رنگ ممکن است وجود داشته باشد، اما این تأثیرات ممکن است نسبتاً کم باشند و در بسیاری از موارد، تاثیراتی که بر درک رنگ توسط چشم انسان دارند، بیشتر توسط عوامل دیگری مانند کوری رنگی، بیماریهای چشمی و عوامل محیطی تعیین میشود.
درک رنگ توسط خانم ها و آقایان
دریافت دیگران از رنگ های موجود در عکس چقدر متفاوت از هم دیگر است؟ چه کسانی رنگ را بهتر درک می کنند؟ زنان یا مردان؟ جای تعجب نیست که در اغلب موارد پاسخ زنان است. تحقیقات نشان میدهد که درک رنگ توسط خانمها و آقایان ممکن است متفاوت باشد. به طور کلی، خانمها توانایی بهتری در درک رنگهای کم روشنایی مانند آبی و بنفش دارند، در حالی که آقایان توانایی بهتری در درک رنگهای قرمز و سبز دارند.
این تفاوتها بر اساس مطالعات، به دلیل وجود اختلافات جنسیتی در ساختار چشم و مغز بوده و ممکن است به عوامل ژنتیکی، هورمونی و محیطی نیز برگردد. در ضمن، با توجه به اینکه هر فرد بر اساس ویژگیهای شخصی و محیطی خود دارای توانایی متفاوتی در درک رنگ است، نمیتوان به طور قطعی ادعا کرد که خانمها یا آقایان به صورت کلی در درک رنگ تفاوت دارند.
تاثیر نور محیط بر درک رنگ توسط چشم انسان
نور محیط به طور قابل توجهی تأثیر بر درک رنگ توسط چشم انسان دارد. روشنایی محیط میتواند باعث تحریک سلولهای روشنایی در چشم شود و در نتیجه باعث بهبود درک رنگ شود. همچنین، روشنایی محیط میتواند باعث افزایش تفکیک رنگی شود، به عبارت دیگر، توانایی تفکیک بین رنگهای مختلف را در چشم افزایش میدهد.
از سوی دیگر، نور کم در محیط میتواند باعث کاهش درک رنگ شود. در نور کم، تعداد سلولهای روشنایی در چشم کاهش مییابد و این باعث کاهش توانایی چشم در تفکیک بین رنگهای مختلف میشود. همچنین، نور کم میتواند باعث ایجاد سایه و تاریکی در محیط شود که ممکن است باعث کاهش درک رنگ شود.
بنابراین، نور محیط با تأثیر بر روی سلولهای روشنایی در چشم، میتواند تأثیر قابل توجهی بر درک رنگ توسط چشم انسان داشته باشد.
آزمون بینایی مانسل
در این آزمون مجموعه ای از 85 تکه رنگ را به طور تصادفی انتخاب می شود. سپس شما آن ها را در عرض تقریبا هشت دقیقه با بهترین نظم ممکن بایستی بچینید. برای شروع تست کلیک کنید.
توصیه می کنیم تست مانسل را روی مانیتور کالیبره شده انجام دهید.
فتوشاپ و کور رنگی
در نرم افزار فتوشاپ می توانید از طریق منوی view به شرایط مشاهده رنگ توسط یک فرد کور رنگ دست پیدا کنید.
متامریسم و نقص متامرسیم
اغلب ما متامریسم را در مورد لباس ها تجربه کرده ایم. برای خرید پیراهن و شلوار مشکی به فروشگاه لباس می رید. میزان تیرگی هر دو لباس در زیر نور مهتابی فروشگاه یکسان به نظر می رسند. اما وقتی در خانه زیر نور تنگستن و یا نور خورشید به آنها نگاه می کنید. پیراهن آبی- مشکی و شلوار به رنگ مشکی گرم دیده می شود. چرا دو رنگ که یکسان نیستند در برخی شرایط مانند هم دیده می شوند و در برخی شرایط نه؟ متامریسم ناشی از سرشت دید سه رنگی انسان است.
چرا متامریسم برای عکاسان مهم است؟ در عکاسی، انتظار داریم که تصویر چاپی رنگی، صرف نظر از این که زیر منبه نور سفید مشاهده می شود یا نه، رابطه منطقی نزدیکی با رنگ های جهان داشته باشد. با این حال، در چاپ دیجیتال نقص متامریک مسئله ساز است.
مقایسه درک رنگ توسط چشم انسان و بازتولید همان رنگ در مانیتور
درک رنگ توسط چشم انسان و بازتولید رنگ در مانیتور دو فرآیند مختلف هستند. درک رنگ توسط چشم انسان به صورت پیوسته و غیردیجیتال است، به این معنی که چشم قادر به درک تفاوتهای رنگی به صورت پیوسته و بدون محدودیت تعداد درجههای رنگی است. این توانایی به وسیلهی سه نوع سلولهای عصبی روشنایی در شبکیه چشم به دست میآید.
از طرفی، بازتولید رنگ در مانیتورها به صورت دیجیتال و با استفاده از کدگذاری رنگ انجام میشود. در این روش، هر یک از سه کانال رنگی در یک مانیتور، تعدادی از پیکسلها را به رنگ خاص خود رنگ میکند. با توجه به اینکه هر کدام از این کانالها میتواند به تعدادی از درجههای رنگی مختلف بپردازد، ترکیب این سه کانال، به مانیتور اجازه میدهد تا بیش از ۱۶ میلیون رنگ مختلف را با دقت نمایش دهد.
در واقع، هدف از بازتولید رنگ در مانیتورها، بهبود وضوح و دقت تصویر است. با توجه به توانایی چشم انسان در درک تفاوتهای رنگی، در بسیاری از موارد، بازتولید بیش از ۱۶ میلیون رنگ در مانیتورها، بیش از حد نیاز است و تفاوتهای رنگی بیشتری برای چشم انسان واضح قابل تشخیص نیست.
توانایی چشم انسان در درک رنگ در مقایسه با مانیتور
چشم انسان قادر است تا حدود 10 میلیون رنگ را درک کند، اما این کمیتی است که توسط عصبهای شبکیه چشم و سیستم اعصاب ارسال شده و به مغز منتقل میشود. این به معنای آن است که چشم انسان در واقع از یک فضای رنگی نامحدود استفاده میکند ولی سیستم اعصاب و مغز توانایی تمایز و درک تنها 10 میلیون رنگ را دارد.
از طرفی، مانیتور قادر به نمایش تعداد بسیار بیشتری از رنگها هستند، به طور خاص مانیتورهای معمولی با فضای رنگی sRGB توانایی نمایش حدود 16.7 میلیون رنگ را دارند. این فضای رنگی شامل 256 گام نوری در هر کانال رنگ (قرمز، سبز و آبی) است که با ترکیب این گامهای نوری، بیش از 16 میلیون رنگ مختلف را تولید میکند.
با این حال، باید توجه داشت که تعداد بیشتر رنگهایی که مانیتور قادر به نمایش آنها است، نیازی به تمایز و درک آنها توسط چشم انسان ندارد. به عنوان مثال، برای نمایش رنگهایی که در طیف نوری قرار دارند، مانیتورهایی با فضای رنگی گستردهتر نظیر Adobe RGB استفاده میشوند که توانایی نمایش حدود 1.07 میلیارد رنگ را دارند، اما این تعداد بیشتر از توانایی درک و تمایز رنگها توسط چشم انسان است.
چرا در مانیتور 256 گام نوری وجود دارد؟
در مانیتور، 256 گام نوری به عنوان یک استاندارد معمول برای نمایش رنگها است. این مربوط به فضای رنگی sRGB است که برای استاندارد نمایش رنگها در دستگاههای الکترونیکی مورد استفاده قرار میگیرد.
این 256 گام نوری، به معنای تقسیم بندی فضای رنگی sRGB به 256 سطح یا گام نوری مختلف در هر کانال رنگ (قرمز، سبز و آبی) است. با این تقسیم بندی، مانیتور قادر است تا حداکثر تعداد رنگهایی را نمایش دهد که در فضای رنگی sRGB وجود دارند، به عبارتی بیان شود، این تعداد رنگها حدود 16.7 میلیون رنگ میباشد (256 × 256 × 256 = 16,777,216).
به طور کلی، تعداد گامهای نوری در یک مانیتور، بستگی به فضای رنگی مورد استفاده دارد. فضاهای رنگی مانند Adobe RGB و DCI-P3 که برای کاربردهای حرفهای مورد استفاده قرار میگیرند، تعداد گامهای نوری بیشتری نسبت به sRGB دارند، به عنوان مثال، فضای رنگی DCI-P3 تقریباً 4 برابر تعداد رنگهای sRGB را پوشش میدهد.
فضای رنگی sRGB و فضای رنگی Adobe RGB
فضای رنگی sRGB شامل حدود 16.7 میلیون رنگ (به دلیل تقسیم بندی هر کانال رنگ به 256 گام) است. این فضای رنگی بیشترین استفاده را در دستگاههای الکترونیکی مانند مانیتور، دوربینهای دیجیتال و پرینترها دارد.
از طرفی، فضای رنگی Adobe RGB، که برای کاربردهای حرفهای مانند عکاسی و چاپ استفاده میشود، شامل بیشتر از 16.7 میلیون رنگ است. فضای رنگی Adobe RGB با تقسیم بندی هر کانال رنگ به 1024 گام، حدود 1.07 میلیارد رنگ را پوشش میدهد. این فضای رنگی بیشترین پوشش را در رنج رنگی سبز و آبی دارد.
استفاده از فضای رنگی Adobe RGB، به ویژه در صنعت چاپ، به دلیل دقت رنگی بیشتر و پوشش گستردهتر، مورد توجه قرار میگیرد. اما برای استفاده در دستگاههای الکترونیکی مانند مانیتورها، فضای رنگی sRGB به عنوان استاندارد معمولی استفاده میشود، زیرا بیشتر دستگاههای الکترونیکی قابلیت نمایش فضای رنگی Adobe RGB را ندارند.
آیا تعداد بیشتر رنگهایی که مانیتور نمایش میدهد، کیفیت تصویر را بهبود میبخشد؟
تعداد بیشتر رنگهایی که مانیتور نمایش میدهد، به تنهایی کیفیت تصویر را بهبود نمیبخشد. در واقع، بیشترین تعداد رنگهایی که توسط چشم انسان قابل تمایز هستند، در حدود 10 میلیون رنگ است و بیشتر از این تعداد رنگها، به تنهایی کیفیت تصویر را بهبود نمیبخشند.
به طور کلی، کیفیت تصویر به عواملی مانند رزولوشن تصویر، نوع و کیفیت پنل مانیتور، نورپردازی، کنتراست و سایر عوامل وابسته به سختافزار و نرمافزار بستگی دارد. برای بهبود کیفیت تصویر، بهتر است به عواملی مانند رزولوشن بالا، پنل با کیفیت بالا، سیستم نورپردازی مناسب و کنتراست بالا توجه کرد.
از طرفی، فضای رنگی گستردهتر ماننور، مانند Adobe RGB، در برخی کاربردهای حرفهای مانند چاپ و عکاسی، مزیت بالایی دارد؛ زیرا این فضاهای رنگی باعث میشوند تا رنگهایی که در فضای رنگی sRGB نمیتوان به درستی بازسازی کرد، با دقت بیشتری بازسازی شوند. اما برای بیشتر کاربردهای عمومی، فضای رنگی sRGB کافی است و استفاده از یک مانیتور با فضای رنگی گستردهتر به تنهایی کیفیت تصویر را بهبود نمیبخشد.
تفاوت درک رنگ توسط چشم انسان و ثبت رنگ توسط سنسور دوربین عکاسی
درک رنگ توسط چشم انسان و ثبت رنگ توسط سنسور دوربین عکاسی دو فرآیند متفاوت هستند.
چشم انسان قادر است تا با استفاده از سه نوع سلول عصبی خاص که به عنوان میش ها شناخته می شوند، گام های مختلف رنگ را به صورت مستقیم دریافت کند. این سلول های خاص، به نام های M (سلول های حساس به رنگ سبزی-آبی), L (سلول های حساس به رنگ قرمز) و S (سلول های حساس به رنگ آبی) شناخته میشوند و ترکیب این سیگنالها به مغز اجازه میدهد تا رنگ را به صورت یکپارچه درک کند.
از طرف دیگر، دوربین عکاسی با استفاده از یک سنسور عکس CCD یا CMOS، رنگها را با تبدیل نور به بار الکتریکی ثبت میکند. سنسورهای دوربین عکاسی معمولاً دارای فیلترهای رنگی هستند که باعث می شوند فقط نور با رنگهای مشخصی به سنسور دسترسی داشته باشد. پس از ثبت رنگها توسط سنسور، اطلاعات به صورت دیجیتال با استفاده از الگوریتمهای پردازش تصویر به تصویر نهایی تبدیل میشود.
بنابراین، درک رنگ توسط چشم انسان و ثبت رنگ توسط سنسور دوربین عکاسی دو فرآیند متفاوت هستند و درک رنگ توسط چشم انسان به دلیل وجود سلولهای حساس به رنگهای مختلف و ترکیب این سیگنالها به صورت یکپارچه در مغز، به طور طبیعی و بدون نیاز به پردازش دیجیتال صورت میگیرد.
آیا سنسورهای دوربین عکاسی همیشه رنگها را به درستی ثبت میکنند؟
سنسورهای دوربین عکاسی اغلب به خوبی رنگهای تصویر را ثبت میکنند، اما در برخی شرایط، ممکن است رنگهای ثبت شده با رنگهای واقعی تفاوت داشته باشند. برخی از شرایطی که ممکن است منجر به اشتباه در ثبت رنگ شوند، عبارتند از:
-
نور محیط: نور محیط ممکن است شدید یا نامناسب باشد و باعث تغییر رنگهای تصویر شود. برای مثال، در محیطهایی با نور خیلی زیاد یا خیلی کم، سنسور دوربین ممکن است نتواند رنگها را به درستی ثبت کند.
-
تعادل سفیدی: تعادل سفیدی به میزان تعادل رنگهای مختلف در تصویر اشاره دارد. در شرایطی که تعادل سفیدی صحیح برای نور محیط تنظیم نشده است، رنگهای تصویر تغییر میکنند.
به طور کلی، سنسورهای دوربین عکاسی با توجه به شرایط محیطی و تنظیمات دوربین، سعی میکنند تا رنگها را به درستی ثبت کنند، اما در شرایط خاص، ممکن است تفاوتی با رنگهای واقعی وجود داشته باشد.
استفاده از کالرچکر برای رفع محدودیت های سنسور دوربین عکاسی و ثبت رنگ دقیق توصیه می شود.
جمع بندی مدیریت رنگ و چشم انسان
انسان پیچده ترین تکه ی جورچین تجربه رنگ است. ما نفش بسزایی در دریافت و تجربه رنگ داریم. چیزهای زیادی می تواند بر چگونگی دریافت رنگ از سوی هر شخص تاثیر بگذارد. رنگ هایی که می بنیم از سن، وضعیت جسمانی، حالت روحی و از تغذیه مان تاثیر می پذیرد. مایه شگفتی نیست که بیماری، خواب آلودگی، اضطراب، عصبانیت، شادمانی، یا ناراحتی، دریافت مان از هر چیزی را تغییر می دهند.
عکاسانی که می خواهند در تصاویرشان رنگ با ثبات و دقیق داشته باشند باید از این سه عامل برای وجود رنگ آگاه باشند: نور، شی، مشاهده گر. از آن جا که هر سه عامل بر رنگ نهایی تاثیر می گذارند، راهکار مناسب برای ما عکاسان نحوه کنترل و تصحیح این سه عامل است.
مهترین نتیجه گیری این است که کالیبراسیون مانیتور با چشم، با توجه به محدودیت های چشم انسان فرآیندی بیهوده است. کالیبره کردن مانیتور با نرم افزار و قضاوت آن با چشم، به جز وقت تلف کردن، فایده ایی ندارد. برای تنظیم رنگ و کالیبراسیون مانیتور و کالیبره لپ تاپ باید از تجهیزات مدیریت رنگ در عکاسی مثل دستگاه کالیبره i1 display pro استفاده کرد.